محقق :مسعود احمدلو
فلسفهی تمرین در کاراتهدو ( قسمت سوم)
مای – Mai – فاصله
در کاراته مای عبارتست از فاصله بین بدن شما و حریف. مسأله تنها فاصلهی فیزیکی نیست چرا که این شامل عامل زمان هم میشود که ناشی از رابطهی متقابل بین شما و حریف میباشد.
سه نوع فاصله وجود دارند:
- ایسوکو ایتو نو مای – Issoku Itto no Maai – فاصله یک قدم
- توی مای – Toi Maai – فاصلهی دور
- چیکای مای – Chikai Maai – فاصلهی نزدیک
ایسوکو ایتو نو مای
با استفاده از این فاصله میتوان با برداشتن یک قدم به جلو، به حریف ضربه وارد و یا با برداشتن یک قدم به عقب میتوان حمله حریف را خنثی نمود.
توی مای
در این فاصله شما و حریف از یکدیگر دورتر هستید و از آنجا که در این فاصله امنیت بیشتری دارید حریف نمیتواند ضربهای به شما وارد کند مگر اینکه به جلو حرکت کنید، علاوه بر آن شما میتوانید با استفاده از این نوع فاصله حمله حریف را خنثی نمایید.
چیکای مای
در این فاصله شما و حریف کمی نزدیکتر نسبت به یکدیگر قرار دارید. هازوشی وازا و تسوکامی وازا در این نوع فاصله کاربرد دارند. تکنیکهای اُوجیوازا هم میتوانند در این مای بکار گرفته شوند که معمولاً جهت تجدید قوا و یا اجرای تکنیک شِگِرد به کار میرود.
کیموچی – Kimochi – حریف را حس کن
در یک مسابقه کاراته نحوهی اجرای تکنیکها تأثیر بسیاری در برد و باخت دارد. بسیار مهم است که از طریق کانجیرو، حریفتان را احساس کنید و یک ارتباط عمیق با وی برقرار کنید.
احساس کردن کلمه است احتیاج به توضیح دارد. بعنوان مثال میتوان احساس کردن را در مورد احساس عشق بکار برد و یا میتوان آنرا در مورد احساس کردن حسی که در زمان شناخت و کشف قابلیتهای حریف به شما دست میدهد بکار برد. کیموچی حالتی است که پس از مدتی به سراغ شما میآید. احساس نمودن تکنیکی که در لحظه بعد اجرا خواهد شد بستگی به شرایط مختلفی است که در هنگام مبارزه پیش میآیند. احساس در اینجا عبارتست از دریافت حسی که در اثر وجود حرکات فیزیکی (اجرای تکنیکها و حالات حریف مقابل) به شما دست میدهد و با الهامات روحی کاملاً فرق دارد.
کانجی رو میتواند مثبت یا منفی باشد. کلید کار این است که همیشه باید این احساس را داشته باشیم که یک نخ ما را به حریف متصل کرده است. اگر حریف نخ را بکشد ما باید از آن تابعیت کنیم. باید وجود این نخ ارتباطی را در تمام حرکات احساس و حفظ کنیم.
اُ کوروسو – O-Korosu – حملات و کنترل
سهمهکومی – Semekomi – حملهکردن
وازا اُ کوروسو – Waza O-Korosu – کنترل تکنیکی
هنگامی که حریف موفق میشود که کنترل مبارزه را بدست گیرد، ما خود را در موقعیتی تقریباً ناامیدکننده پیدا میکنیم، بطوریکه حفظ کامائه لازم برای اجرای تکنیک برایمان سخت میشود. همچنین هنگامی که ما کنترل حملات را دردست بگیریم همان مشکل را برای حریف بوجود میآید.
دو روش برای بدست آوردن کنترل مبارزه موجود است:
- سعی کنید پس از اینکه حریف حمله خود را آغاز میکند، آن را بیاثر کنید.
- حریف را در جهت به اجرا در آوردن بهترین تکنیک مورد علاقهاش سوق دهید که بتوانید آن را خنثی کنید و بلافاصله با یک حمله سریع به او نزدیک شوید بطوریکه حریف نتواند از یک تکنیک دیگر در ادامهی تکنیک قبلیاش استفاده کند. سپس در حالیکه حریف بطور موقت گیج شده است، بهترین فرصت را دارید که با یک ضربه قوی به وی نفوذ کنید.
کیو اُ کوروسو – Kyo-O-Korosu – تعادل فکری
اگر بتوانید نیرو و نفوذ لازم را در حمله خود نشان دهید قادر خواهید بود تعادل فکری حریف را نیز مخدوش کنید. در اینصورت حمله شما آسان خواهد شد تا حدی که حریف میترسد و قدرت فکری و روحی او ضعیف و مختل میشود. این مسئله صحت دارد چرا که فشار روانی که شما بر حریف وارد میکنید تعادل روحی او را متزلزل مینماید و در نتیجه استقرار و نیز تعادل او را برهم میزند و نتیجتاً تکنیکش بیاثر میشود.
میتسو نو سِن – Mitsu no Sen – تاکتیکهای سهگانه
نقش بسیار زیادی در برنده یا بازنده شدن شما خواهد داشت اگر بتوانید با تاکتیکهایی خاص حرکات حریف را پیشبینی و از آن جلوگیری کنید. پیشدستی کردن به سه گروه که به آن میتسو نو سن گفته میشود تقسیم میشود.
سنسـن نو سن – Sensen no Sen – پیشدستی اولیه
در این تاکتیک باید قبل از اینکه حریف حملهای انجام دهد، آن حمله حس شده و عکسالعمل لازم را (ضربهی متقابل) با سرعت هرچه تمامتر به اجرا درآید.
سنذِن نو سن – Senzen no Sen – پیشدستی ثانویه
در این شیوه باید هنگامی که حریف حملهی خود را آغاز کرده ولی هنوز تکنیک خود را کامل نکرده، فرصت مناسب را پیدا و حرکت مؤثری انجام دهید تا حملهی حریف خنثی شود. بعنوان مثال اگر حریفتان در حال انجام ضربهی مشت است قبل از اینکه مشت او با بدن شما تماس پیدا کند، عکسالعمل لازم را انجام دهید.
گو نو سن – Go no Sen – پیشدستی تأخیری
هنگامی که حریف در حال اتمام یک تکنیک است، هنوز امکان دارد که پیشدستیای صورت گیرد. به عبارت دیگر باید حرکتی انجام داد که مکث و تردید در هنگام اجرای تکنیک برای حریف بوجود آید. میتوان اینطور بیان نمود؛ منتظر شویم تا حریف حمله خود را کامل کند و قادر به تغییر آن نباشد و در آن لحظه دفاع کنیم.
نظرات شما عزیزان: